حکایت ما و دشمنان ایرانی (چرا مرگ بر آمریکا؟!)
سهراب نیستم و پدرم تهمتن نبود.
اما زخمی در پهلو دارم .
زخمی که به دشنه ای تیز ، پدر برایم به یادگار گذاشته است.
هزاران سال است که از زخم پهلوی من خون میچکد و من نوشدارو ندارم .
پدرم وصیت کرده است که هرگز برای نوشدارو برابر هیچ کیکاووسی گردن کج نکنم ،
و گفته است که زخم در پهلو و
تیر در گرده خوشتر تا طلب نوشدارو از ناکسان و کسان .
زیرا درد است که مرد میزاید و زخم است که انسان میآفریند.
پدرم گفته است قدر هر آدمی به عمق زخمهای اوست،
پس زخمهایت را گرامی دار .
زخمهای کوچک را نوشداریی اندک بس است،
تو اما در پی زخمی بزرگ باش که نوشدارویی شگفت بخواهد
و هیچ نوش دارویی شگفت تر از عشق نیست
و
نوش داروی عشق
تنها
در دستان توست ...
ایران وب نوشت :
کوتاه و مختصر بگم ،
اول اینکه راجع به متن بالا ،
اینکه یکی از مواردی که خیلی وقت بهش اشاره میشه همین هست ؛
راجع به تولید ملی ، فرهنگ های ایرانی و ... گفته میشه و به نظرم متن بالا جامعه ترین جواب هست.
دوم راجع به شعار مرگ بر آمریکا ،
یک نکته اینکه وقتی میگیم
مرگ بر آمریکا منظور دولت ستمگر اون که بخشی از مالیاتی که از مردمش میگیره صرف جنگ و خونریزی و نابودی برخی فرهنگ ها و تجارت های کثیف و ... می کنه ، هست .
و علاوه بر دولت اون ، دولت مردان خیانتکار هم شامل این مجموعه هست .
پس منظور اصلا مردم عادی نیستن ،
چون قطعا اونجا آدم های خیلی خوب هم وجود دارن .
خوش حال می شم نظرات منفی و مثبت و سوالات شما رو دریافت کنم ♥️♥️♥️