🇮🇷 ایران وب 🇮🇷

باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک ؛ می زند بانگ منادی که گنه کار کجاست ؟!

سفرنامه اربعین ❤️

1401/6/28 19:47
نویسنده : ܩُـهـنـا♡
261 بازدید
اشتراک گذاری

چند خاطره کوتاه:

دو روز تو سامرا موندیم، موکب بندر گز استان گلستان؛ به شدت مهمون نواز بودن، موقع رفتن پامون راه نمی گرفت بیایم😃

شب هی پتو می نداختن روم😂 می گفتن دیدیم کسی باهات نیست گفتیم سرما می خوری🤦🏻‍♀️(با بابام رفته بودم).

شبم وقتی رسیدیم با اینکه غذا خورده بودم کلی اسرار کردن دوباره بخور😜

.

.

.

تو سامرا خیلی‌ حس خوبی داشتم چون همه خادم ها ایرانی بودن ، البته چند تا عرب هم بود .

یه بار از یکی شون پرسیدم تو این حیاط دستشویی هست برای وضو؟

دست و پا شکسته گفت: بله دستشویی کثیر، حتی شلنگ هم داره😂

برای اونا شلنگ خیلی‌ فناوری عظیمی به حساب می اومد🤣

.

.

.

خیلی دوری از مامانم اذیتم کرد، ولی در کل خوب بود.

کلی فامیل بهم زیارت قبولی گفتن، دوستام هم کلی ابراز دلتنگی کردن.

الانم دیدم سایه بهم تلگراف داده🥺

خیلی خوشحال شدم 🥺❤️

پسندها (6)

نظرات (6)

سایهسایه
28 شهریور 01 21:09
خوبه من تازه عربی یاد گرفتم اینهمه عربیم خوبه ، میزاشتی باهات بیام کلی برات مترجم بودم😂😅
ܩُـهـنـا♡
پاسخ
ایشالا سال دیگه باهم👌🏻😁
من که عربیم افتضاحه🤦🏻&zwj♀️ فقط می تونستم سلام کنم😂
سایهسایه
28 شهریور 01 21:09
از اونجا عکس نداری؟
ܩُـهـنـا♡
پاسخ
چرا الان ویرایش می کنم می زارم
سایهسایه
28 شهریور 01 21:10
من دویتم رفته ولی ماسک نزده میترسم بیاد مدرسه ازش بگیرم😭😭
ܩُـهـنـا♡
پاسخ
آخی😂 نگران نباش مریضی هایی که از اونجا میان معمولاً ویروسی نیست، از خستگی و گرد و خاکه.

29 شهریور 01 22:09
سلام، لطفا من را دنبال کنید 
ܩُـهـنـا♡
پاسخ
سلام چشم
زهرا‌بانوزهرا‌بانو
1 مهر 01 23:14
زیارتتون قبول
mahsamahsa
2 مهر 01 10:20
زیارتتون قبول