برف طوری 😍❄️
شهر ما خیلی برف اومده؛ دیروز همه مقاطع رو تعطیل کردن ولی امروز فقط ابتدایی ...
خلاصه انقدر همه جا سفید پوش شده امروز تو مدرسه چشام درد می گرفت.
امروز زنگ اول که تفکر بود ؛ زنگ دوم و سوم هم زبان بود که خانم منتظران زنگ اول کوییز گرفت زنگ دوم مکالمه پرسید بعدم ۲۰/۲۵ دقیقه آخر بردمون برف بازی، کلاً چند وقته عجیب خوش اخلاق شده (بماند طی دو هفته دو بار دو تا از بچه ها رو از کلاس انداخت بیرون) جلسه قبل هم برامون بستنی گرفت 🤷🏻♀️
زنگ آخرم زیست بود که یه آزمایش ده دقیقه انجام دادیم و بعد چون فصل راحته و قبلاً تو کارسوق مهندسی ژنتیک خوندیمش گفت انتخاب با خودتون یا بریم برف بازی یا مافیا بازی کنید؛
اینگونه شد که ما چون رنگ قبلش برف بازی کرده بودیم مافیا بازی کردیم ...
با مافیا خیلی حال می کنم ، بماند که تو اردو اعتکاف (بعداً تعریف می کنم) و بازی های تو کلاس معمولاً یا شهروند ساده می شم یا گاهی مافیا ساده.
امروزم دوباره شهروند ساده شدم که چون فهمیدم ریحانه شهره ولی نقشش رو بلد نیست عوض کردیم و شدم کنستانتین.
البته اینجا برفا صاف شده ولی یسری جاها تا نزدیک زانو میومد.
پ.ن: هنوزم داره ریز ولی پر میاد🤩